نقش هدایتگری نقدینگی در دو نهاد بانک و بورس
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۹۳۱۳۲
بازارهای مالی در جهان بر دو پایه استوار است، یکی بر اساس پایة پولی، دوم بر اساس اوراق بهادار؛ یعنی در این نظامها یا بازار پول محوریت دارد و یا بازار سرمایه در مبادلات نقش اصلی را ایفا میکند. در ادبیات اقتصادی موجود بانک بهمنزلة نماد بازار پول و بورس بهمنزلۀ نماد بازار سرمایه معرفی میشود. لذا شناخت بازار پول بدون شناخت بانک و سازوکار حاکم بر آن ناممکن به نظر میرسد، شناخت بازار سرمایه نیز بدون شناخت بازار بورس، امکانپذیر نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جدا از این تعاریف بنیادین، نقش نهادهای اقتصادی بانک و بورس در مدیریت نقدینگی بویژه نقدینگی سرگردان، نقش بسزایی دارند. سرمایه گذاری های خرد و کلانی که می توانند در این دو بخش و با استفاده از ابزارهای موجود تبدیل به ارزش افزوده مورد دلخواه سرمایه گذارن شوند. در این مبحث به دنبال قابلیت جداگانه بانک و یا بورس نیستیم بلکه در نظر داریم بررسی کنیم این دو نهاد مالی تا چه میزان می توانند با همپوشانی نقدینگی کشور را در خودشان به ارزش افزوده تبدیل کنند که وضعیت برنده برنده را برای خود و سرمایه گذاران به بار آورند.
در واقع نقش و کارکرد نظام بانکی در توسعه و پیشرفت اقتصاد جهان در زمینههای مختلف از جمله تأمین منابع مالی بنگاهها وسرمایهگذاران، رونق مبادلات تجاری و کمک در اجرای سیاستهای پولی و مالی بر هیچ کس پوشیده نیست. همچنین بازار بورس نیز عملکردهای متفاوت دارد مانند تجهیز و تخصیص بهینه منابع، توزیع عادلانة درآمد، تقسیم مالکیتهای بزرگ به مالکیتهای کوچک، نزدیک و همسو کردن پس اندازکنندگان و سرمایهگذاران است.
این دو نهاد اقتصادی در بعضی از کارکردها باهم وجه اشتراک دارند؛ مثل اینکه بانک و بورس بهعنوان واسطه، پساندازهای مردم را بهسمت پروژههای سرمایهگذاری هدایت میکنند، از اینرو، میتوانند مکمل یا جایگزین یکدیگر باشند. نظام بانکی در نقش مکمل بازار بورس نیازهای مالی را تأمین میکند که تکمیلکننده فعالیتهای بازار بورس است و همچنین در نقش رقیب بازار بورس نیز به فعالیتهایی میپردازد که باعث رونق فعالیتهای بازار سرمایه و بورس میشود و در مجموع رشد و توسعه اقتصادی را به دنبال خواهند داشت. در برخی از موارد بانک و بورس در عملکردشان باهم تمایز هم دارند؛ نظام بانکی وظیفة تأمین منابع مالی در کوتاهمدت را برعهده دارد، ولی بازار بورس وظیفهاش تأمین منابع مالی در بلندمدت است.
باتوجه به نقش اساسی که این دو نهاد پولی و مالی در رشد و شکوفایی اقتصاد دارند، ضروری بهنظر میرسد که رابطه اینها مورد بررسی قرارگیرد.
نقش بانک در اقتصادبانکها نظیر بازرگانانی هستندکه کار اصلی آنها وام گرفتن و وام دادن پول است، همان گونه که بازرگانان با خرید کالا و فروش آن به قیمت بالاتر سود میبرند، بانکها نیز با پذیرفتن سپرده و وام دادن با سود بیشتر، منفعت میکنند.
همچنین بانک یک موسسه خدماتی است که ضمن گردآوری سپردهها یا تجهیز منابع از طریق اشخاص (حقیقی و حقوقی)، نسبت به اعطای تسهیلات یا تخصیص منابع در بخشهای مختلف اقتصادی (بازرگانی، تولیدی، خدماتی) با رعایت سیاستهای پولی و اعتباری اقدام نموده و علاوه برآن، موجبات تسهیل در دریافتها و پرداختها و سایر خدماتی را فراهم میسازد که در چارچوب اساسنامه و قوانین و مقررات ناظر به خود برعهده دارد.
از تعاریف یادشده میتوان نتیجه گرفت که بانک عمدتاً یک مؤسسه مالی واسطه، میان عرضه کنندگان وجوه و متقاضیان آن است. این مؤسسه مالی وجوه خرد و کلان افراد را تحت عناوین گوناگون جذب کرده، ضمن ارائه خدمات بانکی به آنان، منابع جذبشده را در قالب وام، اعتبار و قراردادهای متنوع، به متقاضیان سرمایه برای فعالیتهای صنعتی، تجاری و بعضاً مصرفی پرداخت میکند.
سرمایهگذاری مستقیم بانکها در بازار بورسبانکهای تجاری در شرایط خاص مثل مواردی که تقاضا برای قرض و وام گرفتن موجود نباشد، منابع مالی خود را بهسمت و سوی سرمایهگذاری در بازارهای حقیقی (بورس) هدایت میکنند. آنها در ابتدا، وجوه و منابع اضافی خویش را به خریدن اوراق قرضه اختصاص میدهند؛ چون اوراق قرضه ماهیتشان شبیه به اعتبارات است، بانکها میتوانند تا سررسید اوراق قرضه شکیبا و صبور باشند، علاوه بر اصل قرض، بهره آن را نیز دریافت کنند.
بانکهای تجاری به این طریق وارد بازار بورس میشوند و به تأمین مالی خود از این بازار میپردازند، پس یکی از راههای تعامل بانکها با بازار بورس سرمایهگذاری مستقیم بانکها با بازار سرمایه است.
انتشار اوراق بهادار در نظام بانکی، توسط بورسشرکتهای بزرگ دارای رتبة اعتباری بسیار مطلوب، میتوانند مستقیماً از نظام بانکی تأمین مالی کنند. دو مورد از مهمترین ابزارهای بازار پول که شرکتهای بزرگ فعال در بازار بورس از طریق آنها به تأمین مالی خود از بازار پول میپردازند، عبارتند از اوراق تجاری و پذیرشهای بانکی است.
اوراق تجاری اسناد عادی هستند که موجب تسهیل معاملات و رونق امر تجارت میشوند، برخی اسناد عادی، مانند چک و سفته، جایگزین وجه نقد هستند که اوراق تجاری نامیده میشوند، برخی اسناد عادی، مانند سهام، اوراق قرضه و اسناد خزانه، در بورس اوراق بهادار قابل معاملهاند برخی اسناد عادی نیز نشانگر حق مالکیت در مورد یک کالای معین است.
اوراق تجاری، اوراق کوتاهمدت و بدون وثیقهای هستند که به وسیلة شرکتهای بزرگ و معروف که از بنیة مالی بالایی برخوردارند منتشر میشوند و سررسید آنها 30-90 روز است و گاهی، سررسید این اوراق به 365 روز هم میرسد. این اوراق، همانند اوراق قرضه توسط مؤسسات رتبهبندی، رتبهبندی میشوند، از آنجا که شرکتهای بزرگ و فعال بورسی، معمولاً این اوراق را به نشر میرساند و بانکی خاص را بوثیقة آن قرار میدهند.
پذیرش بانکی نوع خاصی از اوراق تجاری است. مثلاً زمانیکه بانک بخواهد اوراق یک شرکت را تصحیح و تأیید نماید، در مقابل تضمین اصل اوراق و بهرة آن، کارمزدِ و دستمزد دریافت میکند. میزان این کار مزدهای ضمانت، از 2/0 درصد تا 75/0 در صد متغیرند.
در واقع، پذیرش بانکی که دستور پرداخت مبلغ معینی به حامل آن در تاریخ معینی است، از جمله قدیمیترین و کوچکترین (از نظر حجم و مبلغ) ابزارهای بازار پول به شمار میرود. این ابزار بهمنظور تأمین مالی کالایی که هنوز از فروشنده به خریدار منتقل نشده است، استفاده میشود. این اوراق توسط یک شرکت تجاری و در وجه یک بانک کشیده میشود و وقتی که بانک مزبور آن را مهر کند (بپذیرد) بهعنوان پذیرش بانکی شناخته میشود. پذیرش بانکی، از بازار ثانویه بسیار مناسبی برخوردار است و دلالان بانکهای مرکزی خارجی و بانکهای داخلی از مهمترین فعالان آن هستند.
شرکتهای بزرگ فعال در بازار بورس میتوانند از طریق انتشار این دو ابزار پولی، ضمن ورود به بازار پول و ایجاد تنوع در ابزارهای قابل معامله این بازار، به تأمین مالی خود از این بازار بپردازند؛ چون خریداران اصلی اوراق تجاری و تأییدیههای بانکی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، شرکتهای بیمه و بانکها میباشند و این کار باعث ارتباط بین بانکها و بازار بورس میگردد.
امروزه دو نهاد بانک و بورس در ایران و اقتصادهای دنیا، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ نقش نظام بانکی در زمینة تأمین منابع مالی، عبارتند از: تجهیز و تخصیص بهینه منابع، رونق مبادلات تجاری، کمک در اجرای سیاستهای پولی و مالی.
اما نقش بازار بورس عبارت است از تجهیز و تخصیص بهینه منابع، توزیع عادلانة درآمد و تقسیم مالکیتهای بزرگ به مالکیتهای کوچک، حاکمیت سازوکار قیمتهای تعادلی در معاملات و رقابتی شدن بازار پول و سرمایه، نزدیک و همسو کردن پساندازکنندگان و سرمایهگذاران است.
به عبارت دیگر میتوان گفت که این دو نهاد اقتصادی در حوزة کاریشان باهم وجوه اشتراک و افتراق دارند، اما برخی از موارد اختلاف عبارتند از:
درجة اطمینان در بازپرداخت اصل و بهرة وجوه در بانکها بسیار زیاد است؛ به عبارت دیگر، میزان ریسک در این نهاد خیلی پایین است؛ درجة نقدینگی در بازار پول بسیار بالاست؛ به گونهای که اوراق بهادار موجود در این بازار، بدون کاهش ارزش میتوانند به سرعت نقد شوند؛ بازده سالانة اوراق بهادار در بازار پول، متناسب با ریسک آنها اغلب کمتر از بازده و ریسک اوراق بهادار در بازار بورس است؛ سرعت مبادلات در بازار پول بسیار زیاد است؛ بازار پول، برخلاف بازار بورس، در محل معینی تشکیل نمیشود.اما برخی از وجوه اشتراک بانک و بورس عبارتند از اینکه هر دو تا نقش واسطهگری را بازی میکنند و پساندازهای مردم را به سمت پروژههای سرمایهگذاری هدایت مینمایند، از این رو میتوانند مکمل یا جایگزین یکدیگرباشند، به این جهت که نظام بانکی در نقش تکمیلکننده نهاد بورس نیازها و احتیاجات مالی را برآورده میکند که در واقع اکمالکنندة فعالیتهای بازار بورس است، در اقتصاد اسلامی بانک و بورس نقش واسطهگری را ایفا میکند.
یکی از راههای ارتباط متقابل بانکها و بورس ها، این است که بانکهای کشورهای اسلامی، میتوانند اوراق قرض الحسنة پس انداز که گواهی قرض الحسنة بدون ربا است منتشر کنند و دارندة اوراق قرض الحسنه میتواند اوراق مزبور را پیش از سررسید، در بازار بورس بهعنوان بازار ثانوی اوراق و با همان قیمت به شخص یا اشخاص دیگر واگذار کند و اصل مبلغ سپردة خود را از بازار ثانوی به دست آورد. علاوه بر فراهم کردن زمینه مکمل بودن عملیات این دو بازار، زمینة ارتباط نظام بانکی با بازار بورس را نیز فراهم میکنند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا علیرضا اکبری لایحه بودجه 1402 نرگس معدنی پور سپاه بانک بورس بازارهای مالی نقدینگی آلودگی هوا علیرضا اکبری لایحه بودجه 1402 نرگس معدنی پور سپاه تأمین منابع مالی سرمایه گذاران نظام بانکی بازار بورس شرکت های بزرگ بازار سرمایه اوراق بهادار سرمایه گذاری اوراق تجاری پذیرش بانکی دو نهاد بانک و بورس اوراق قرضه اسناد عادی تأمین مالی بازار پول مالی خود بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۳۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده بورس در چند پرده
نوسان نماگرهای بورسی همچنان ادامه دارد؛ اما هنوز نمیتوان با قدرت در زمینه خروج بازار سهام از فراز و فرود فرسایشی ۲۶ روزه ۱۴۰۳ سخن گفت.
به گزارش دنیای اقتصاد، بورس تهران هنوز نتوانسته مسیر واقعی خود را به رخ سهامداران بکشد. نخست به این دلیل که هرگاه در مسیر صعودی قرار گرفته برخی از دست اندازها مانع از پایداری در مسیر صعودی شده است. از ریسکهای بیرونی و بی اعتمادی حاکم بر بازار گرفته تا گره قیمتگذاری دستوری که مانند دیواری سد راه ورود پول به بورس شده است. طبیعتا در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت بازار سهام کارکردهای طبیعی خود را پیاده کند. بررسی عملکرد بورس بعد از مرداد ۹۹ نشان میدهد؛ عوامل مذکور باعث شده تا سهامداران نوپا انگیزه جدی برای ورود به تالارشیشهای نداشته باشند.
بازار سهام در سالهای اخیر مصائب زیادی را متحمل شده است؛ از افزایش نرخ بهره و مصوبات گاه و بیگاه در خصوص قیمت فروش بنگاههای تولیدی همگی عواملی بودند که توانستند کارکردهای بازار سهام را مختل کنند. علاوه بر این موضوعات بورس ۱۴۰۳ را با پس لرزههای تنشهای سیاسی کشور آغاز کرد.
بررسیها حکایت از آن دارد که از ابتدای ۱۴۰۳ شاخص سهام ۱۴ روز مثبت و ۱۲ روز منفی را پشت سرگذاشته است. این در حالی است که بر اساس پیشبینی کارشناسان بورسی، بازار نماگرهای سهامی میتوانستند فروردین جذابی را رقم بزنند. اما بر اساس آنچه گفته شد؛ عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا بازار سهام عملکردی بهتر از حدود ۳ درصدی کسب نکند. اما دماسنج اصلی بورس با توجه به اینکه در هفته دوم اردیبهشت متزلزل ظاهر شد؛ مجددا با تردیدهای جدیدی محاصره شده است.
از واقعیات تا انتظاراتاما بازار سهام سومین هفته معاملاتی اردیبهشت را با یک روز کاری کمتر چگونه پشت سر خواهد گذاشت؟ در همین رابطه محمد غفوری کارشناس بازار سرمایه، ضمن اشاره به وضعیت بازار سهام اظهار کرد: اکنون سرمایهگذاران با ابهامات بیشماری در مورد روند بازار سهام مواجه هستند. آیا قیمتگذاری دستوری باز هم میتواند بازار سهام را تهدید کند؟ مباحث مرتبط با مالیات به کجا ختم میشود؟ آیا سیاستگذار برای جبران کسری خود ممکن است بورس را دستاویز مشکل خود کند؟ این پرسشها عملا نشان میدهد؛ بدون شک تمامی فعالان بازار سهام در این روزها به جای تمرکز بر تحلیلهای بنیادی با مجموعهای از بلاتکلیفیها دست به گریبان هستند.
در هفتهای که گذشت حال و روز قیمتها در بازار سرمایه خوب نبود. در طول این هفته بسیاری از نمادهای بازار و کوچک در مدار نزولی حرکت کردند. گام برداشتن در این مسیر تاثیر بسزایی بر ذهنیت فعالان خرد بازار سهام نسبت به رونق معاملات روزهای آتی گذاشته است. یکی از موضوعات مهم که باعث شده تا بازار با خروج ۴۵۷۲میلیارد تومانی پول مواجه باشد دقیقا به بلاتکلیفیهای حاکم بر بازار بازمیگردد.
در واقع معلق ماندن سرنوشت بازارهای موازی و چشمانداز مبهم وضعیت سیاسی کشور همراه با ریسکهای قانونی منجر به تداوم بیاعتمادی سهامداران به بورس شده است. بر این اساس انتظار میرود که بورس در هفته جاری متاثر از این موضوعات به روند فرسایشی خود ادامه دهد. اما به طور کلی سناریوهای مختلفی برای روند آینده بازار سهام میتوان تعریف کرد که نقش ریسکهای سیاسی را در سناریوهای مختلف نباید نادیده گرفت.
به گفته این کارشناس وقتی وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بورس مجهول است؛ نمی توان انتظار رونق بورس همراه با آرامش را داشت. اما با همه این اوصاف دو سناریوی بورسی قابل تامل است. اگر بخواهیم شاخص از منظر قیمتی بازار را مورد بررسی قرار دهیم، وضعیتهای رکودی بازار طی سالهای ۸۳، ۹۲و ۹۹ نشان میدهد هرگاه بازار توانسته بالای سقف شرایط رکودی این سالها تثبیت شود، هیچ وقت زیر محدودهای که توانسته سقف دوره رکودی خود را بشکند، نوسان نداده است.
به بیانی دیگر بازار تا زمانی که بالای سقف شکسته شده خود قرار دارد وارد وضعیت انباشت شده است. در چنین وضعیتی سهامداران حقوقی به بازار ورود پیدا کرده اند. دوران رکودی هم میتواند با ورود سرمایهگذاران بزرگ که عمدتا حقوقی هستند گره بخورد. اما یکی از موضوعات قابل تامل در این است که تجربه بازار سهام در زمان نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که معمولا ۸-۷ماه قبل از انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری رشد بازار رقم خورده است.
با قرار گرفتن در چنین شرایطی میتوان امید داشت که موتور محرک بورس استارت بخورد و فضای مطلوبتری را در بازار سرمایه مشاهده کنیم. اما در کوتاهمدت بازارسهام را چه میشود؟ بورس تا زمانی که از منظر ارزش معاملات بالای سطح ۶ هزار میلیارد تومان تثبیت نشود؛ سیگنالی مبتنی بر آغاز روند صعودی مخابره نخواهد شد.
البته این مهم منوط به این است که افزایش ارزش معاملات خرد پایدار باشد. بارها دیده شده است که ارزش معاملات خرد به صورت مقطعی و روزانه جهش یافته است، اما به دلیل اینکه پایداری در این مسیر نشان نداده است مجددا به سطوح پایین سقوط کرده است. در هفته گذشته میانگین ارزش معاملات خرد عدد ۳۲۹۱ میلیارد تومان را ثبت کرد که کاهش ۲۶درصدی را نسبت به هفته اول اردیبهشت نشان میدهد. وضعیت فوق گویای این است که شرایط کنونی نمیتواند نویدبخش ورود پول قدرتمند در کوتاهمدت به بازار سهام باشد.
افت قابل توجه ارزش معاملات زنگ خطری برای تداوم روند منفی بازار محسوب میشود از این رو به نظر میرسد که در روزهای پیش رو احتمالا همچنان فضا برای سرمایهگذاری جذاب نباشد. در شرایط کنونی شاید بتوان یکی از دلایل مهم بیرغبتی ورود پول را در ارزش معاملات زیر ۶ هزار میلیارد تومانی یافت.
این کارشناس افزود: واقعیت بورس با آنچه از شاخص کل برداشت میشود بسیار متفاوت است. شاخص سهام آنچه در بطن بازار در حال رخ دادن است؛ را نشان نمیدهد که ضعف بزرگی محسوب میشود. به همین دلیل به جای شاخص کل باید وضعیت ارزش معاملات خرد را در نظر گرفت. با توجه به شرایط این سنجه آماری باید انتظارات از بورس را تعدیل کرد. اما قیمتها با توجه به سودسازی و ارزندگی در محدوده ارزندهای قرار دارد. سرمایهگذاران میتوانند با نگاه حداقل یکساله به بورس اعتماد کنند. دلیل این رویداد همانطور که در سطور قبل توضیح داده شد به عملکرد ضعیف در بورس منجر شده است. آن هم در شرایطی که افق روشنی پیش روی بازار سهام نیست. برآیند رفتار سهامداران نشاندهنده این واقعیت است که سرمایهگذاران بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری تلقی نمیکنند.
برخی از کارشناسان بازار سرمایه نیز بر این باورند که بازگشت بورس به رونق با توجه به ابهامات کنونی و شرایط واقعی بازارها سناریوی ساده انگارانهای است. بورس تهران نیز از آنجا که به مانند هر بازار مالی دیگر از اخبار و رویدادهای مختلفی اثر میپذیرد نسبت به اخبار و وقایع گوناگون واکنشهای گوناگونی را بروز میدهد. به این ترتیب این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و ورود و خروج پول را به شرایط اثرگذار وابسته میکند.